بلند شدن

Hello, you have come here looking for the meaning of the word بلند شدن. In DICTIOUS you will not only get to know all the dictionary meanings for the word بلند شدن, but we will also tell you about its etymology, its characteristics and you will know how to say بلند شدن in singular and plural. Everything you need to know about the word بلند شدن you have here. The definition of the word بلند شدن will help you to be more precise and correct when speaking or writing your texts. Knowing the definition ofبلند شدن, as well as those of other words, enriches your vocabulary and provides you with more and better linguistic resources.

Persian

Pronunciation

 

Readings
Classical reading? buland šuḏan
Dari reading? buland šudan
Iranian reading? boland šodan
Tajik reading? baland šudan

Verb

Dari بلند شدن
Iranian Persian
Tajik баланд шудан

بُلَند شُدَن • (boland šodan)

  1. to rise, in particular:
    1. to take off (of a plane)
    2. to get up; to get out of bed
      زود بلند شد. ― zud boland šod. ― S/he got up early.
  2. Used other than figuratively or idiomatically: see بلند,‎ شدن: to grow taller, etc.

Conjugation

Conjugation of بلند شدن (boland šodán) (literary Iranian Persian)
infinitive بلند شدن
(boland šodán)
stem present بلند شو
(boland šav)
past بلند شد
(boland šod)
participle present بلند شونده
(boland šavandé)
past بلند شده
(boland šodé)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist بلند شوم
(boland šávam) 		بلند شوی
(boland šávi) 		بلند شود
(boland šávad) 		بلند شویم
(boland šávim) 		بلند شوید
(boland šávid) 		بلند شوند
(boland šávand)
present (imperfect) بلند می‌شوم
(boland mí-šavam) 		بلند می‌شوی
(boland mí-šavi) 		بلند می‌شود
(boland mí-šavad) 		بلند می‌شویم
(boland mí-šavim) 		بلند می‌شوید
(boland mí-šavid) 		بلند می‌شوند
(boland mí-šavand)
present progressive دارم بلند می‌شوم
(dấram boland mí-šavam) 		داری بلند می‌شوی
(dấri boland mí-šavi) 		دارد بلند می‌شود
(dấrad boland mí-šavad) 		داریم بلند می‌شویم
(dấrim boland mí-šavim) 		دارید بلند می‌شوید
(dấrid boland mí-šavid) 		دارند بلند می‌شوند
(dấrand boland mí-šavand)
present perfect بلند شده‌ام
(boland šodé-am) 		بلند شده‌ای
(boland šodé-i) 		بلند شده است
(boland šodé ast) 		بلند شده‌ایم
(boland šodé-im) 		بلند شده‌اید
(boland šodé-id) 		بلند شده‌اند
(boland šodé-and)
past بلند شدم
(boland šódam) 		بلند شدی
(boland šódi) 		بلند شد
(boland šod) 		بلند شدیم
(boland šódim) 		بلند شدید
(boland šódid) 		بلند شدند
(boland šódand)
past (imperfect) بلند می‌شدم
(boland mí-šodam) 		بلند می‌شدی
(boland mí-šodi) 		بلند می‌شد
(boland mí-šod) 		بلند می‌شدیم
(boland mí-šodim) 		بلند می‌شدید
(boland mí-šodid) 		بلند می‌شدند
(boland mí-šodand)
past progressive داشتم بلند می‌شدم
(dấštam boland mí-šodam) 		داشتی بلند می‌شدی
(dấšti boland mí-šodi) 		داشت بلند می‌شد
(dấšt boland mí-šod) 		داشتیم بلند می‌شدیم
(dấštim boland mí-šodim) 		داشتید بلند می‌شدید
(dấštid boland mí-šodid) 		داشتند بلند می‌شدند
(dấštand boland mí-šodand)
pluperfect بلند شده بودم
(boland šodé búdam) 		بلند شده بودی
(boland šodé búdi) 		بلند شده بود
(boland šodé búd) 		بلند شده بودیم
(boland šodé búdim) 		بلند شده بودید
(boland šodé búdid) 		بلند شده بودند
(boland šodé búdand)
future بلند خواهم شد
(boland xâhám šod) 		بلند خواهی شد
(boland xâhí šod) 		بلند خواهد شد
(boland xâhád šod) 		بلند خواهیم شد
(boland xâhím šod) 		بلند خواهید شد
(boland xâhíd šod) 		بلند خواهند شد
(boland xâhánd šod)
subjunctive present بلند بشوم
(boland béšavam) 		بلند بشوی
(boland béšavi) 		بلند بشود
(boland béšavad) 		بلند بشویم
(boland béšavim) 		بلند بشوید
(boland béšavid) 		بلند بشوند
(boland béšavand)
past بلند شده باشم
(boland šodé bấšam) 		بلند شده باشی
(boland šodé bấši) 		بلند شده باشد
(boland šodé bấšad) 		بلند شده باشیم
(boland šodé bấšim) 		بلند شده باشید
(boland šodé bấšid) 		بلند شده باشند
(boland šodé bấšand)
imperative بلند بشو
(boland béšô) 		بلند بشوید
(boland béšavid)
Conjugation of بلند شدن (boland šodán) (colloquial Tehrani)
infinitive بلند شدن
(boland šodán)
stem present بلند شه
(boland še)
past بلند شد
(boland šod)
participle present بلند شونده
(boland šavandé)
past بلند شده
(boland šodé)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist بلند شم
(boland šam) 		بلند شی
(boland ši) 		بلند شه
(boland še) 		بلند شیم
(boland šim) 		بلند شین
(boland šin) 		بلند شن
(boland šan)
present (imperfect) بلند می‌شم
(boland mí-šam) 		بلند می‌شی
(boland mí-ši) 		بلند می‌شه
(boland mí-še) 		بلند می‌شیم
(boland mí-šim) 		بلند می‌شین
(boland mí-šin) 		بلند می‌شن
(boland mí-šan)
present progressive دارم بلند می‌شم
(dấram boland mí-šam) 		داری بلند می‌شی
(dấri boland mí-ši) 		داره بلند می‌شه
(dấre boland mí-še) 		داریم بلند می‌شیم
(dấrim boland mí-šim) 		دارین بلند می‌شین
(dấrin boland mí-šin) 		دارن بلند می‌شن
(dấran boland mí-šan)
present perfect بلند شده‌ام
(boland šodám) 		بلند شده‌ای
(boland šodí) 		بلند شده
(boland šodé) 		بلند شده‌ایم
(boland šodím) 		بلند شده‌این
(boland šodín) 		بلند شده‌ان
(boland šodán)
past بلند شدم
(boland šódam) 		بلند شدی
(boland šódi) 		بلند شد
(boland šod) 		بلند شدیم
(boland šódim) 		بلند شدین
(boland šódin) 		بلند شدن
(boland šódan)
past (imperfect) بلند می‌شدم
(boland mí-šodam) 		بلند می‌شدی
(boland mí-šodi) 		بلند می‌شد
(boland mí-šod) 		بلند می‌شدیم
(boland mí-šodim) 		بلند می‌شدین
(boland mí-šodin) 		بلند می‌شدن
(boland mí-šodan)
past progressive داشتم بلند می‌شدم
(dấštam boland mí-šodam) 		داشتی بلند می‌شدی
(dấšti boland mí-šodi) 		داشت بلند می‌شد
(dấšt boland mí-šod) 		داشتیم بلند می‌شدیم
(dấštim boland mí-šodim) 		داشتین بلند می‌شدین
(dấštin boland mí-šodin) 		داشتن بلند می‌شدن
(dấštan boland mí-šodan)
pluperfect بلند شده بودم
(boland šodé búdam) 		بلند شده بودی
(boland šodé búdi) 		بلند شده بود
(boland šodé bud) 		بلند شده بودیم
(boland šodé búdim) 		بلند شده بودین
(boland šodé búdin) 		بلند شده بودن
(boland šodé búdan)
subjunctive present بلند بشم
(boland béšam) 		بلند بشی
(boland béši) 		بلند بشه
(boland béše) 		بلند بشیم
(boland béšim) 		بلند بشین
(boland béšin) 		بلند بشن
(boland béšan)
past بلند شده باشم
(boland šodé bấšam) 		بلند شده باشی
(boland šodé bấši) 		بلند شده باشه
(boland šodé bấše) 		بلند شده باشیم
(boland šodé bấšim) 		بلند شده باشین
(boland šodé bấšin) 		بلند شده باشن
(boland šodé bấšan)
imperative بلند بشو
(boland béšô) 		بلند بشین
(boland béšin)
Conjugation of بلند شدن (buland šudán) (literary Dari Persian)
infinitive بلند شدن
(buland šudán)
stem present بلند شو
(buland šaw)
past بلند شد
(buland šud)
participle present بلند شونده
(buland šawindá)
past بلند شده
(buland šudá)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist بلند شوم
(buland šáwam) 		بلند شوی
(buland šáwī) 		بلند شود
(buland šáwad) 		بلند شویم
(buland šáwēm) 		بلند شوید
(buland šáwēd) 		بلند شوند
(buland šáwand)
present (imperfect) بلند می‌شوم
(buland mḗ-šawam) 		بلند می‌شوی
(buland mḗ-šawī) 		بلند می‌شود
(buland mḗ-šawad) 		بلند می‌شویم
(buland mḗ-šawēm) 		بلند می‌شوید
(buland mḗ-šawēd) 		بلند می‌شوند
(buland mḗ-šawand)
present progressive در حال بلند شدن استم
(dar hāl-i buland šudan astam) 		در حال بلند شدن استی
(dar hāl-i buland šudan astī) 		در حال بلند شدن است
(dar hāl-i buland šudan ast) 		در حال بلند شدن استیم
(dar hāl-i buland šudan astēm) 		در حال بلند شدن استید
(dar hāl-i buland šudan astēd) 		در حال بلند شدن استند
(dar hāl-i buland šudan astand)
present perfect بلند شده‌ام
(buland šudá-am) 		بلند شده‌ای
(buland šudá-ī) 		بلند شده‌است
(buland šudá ast) 		بلند شده‌ایم
(buland šudá-ēn) 		بلند شده‌اید
(buland šudá-ēd) 		بلند شده‌اند
(buland šudá-and)
past بلند شدم
(buland šúdam) 		بلند شدی
(buland šúdī) 		بلند شد
(buland šud) 		بلند شدیم
(buland šúdēm) 		بلند شدید
(buland šúdēd) 		بلند شدند
(buland šúdand)
past (imperfect) بلند می‌شدم
(buland mḗ-šudam) 		بلند می‌شدی
(buland mḗ-šudī) 		بلند می‌شد
(buland mḗ-šud) 		بلند می‌شدیم
(buland mḗ-šudēm) 		بلند می‌شدید
(buland mḗ-šudēd) 		بلند می‌شدند
(buland mḗ-šudand)
past progressive در حال بلند شدن بودم
(dar hāl-i buland šudan būdam) 		در حال بلند شدن بودی
(dar hāl-i buland šudan būdī) 		در حال بلند شدن بود
(dar hāl-i buland šudan būd) 		در حال بلند شدن بودیم
(dar hāl-i buland šudan būdēm) 		در حال بلند شدن بودید
(dar hāl-i buland šudan būdēd) 		در حال بلند شدن بودند
(dar hāl-i buland šudan būdand)
pluperfect بلند شده بودم
(buland šudá bū́dam) 		بلند شده بودی
(buland šudá bū́dī) 		بلند شده بود
(buland šudá būd) 		بلند شده بودیم
(buland šudá bū́dēm) 		بلند شده بودید
(buland šudá bū́dēd) 		بلند شده بودند
(buland šudá bū́dand)
future بلند خواهم شد
(buland xāhám šud) 		بلند خواهی شد
(buland xāhī́ šud) 		بلند خواهد شد
(buland xāhád šud) 		بلند خواهیم شد
(buland xāhḗm šud) 		بلند خواهید شد
(buland xāhḗd šud) 		بلند خواهند شد
(buland xāhánd šud)
subjunctive present بلند بشوم
(buland bíšawam) 		بلند بشوی
(buland bíšawī) 		بلند بشود
(buland bíšawad) 		بلند بشویم
(buland bíšawēm) 		بلند بشوید
(buland bíšawēd) 		بلند بشوند
(buland bíšawand)
past بلند شده باشم
(buland šudá bā́šam) 		بلند شده باشی
(buland šudá bā́šī) 		بلند شده باشد
(buland šudá bā́šad) 		بلند شده باشیم
(buland šudá bā́šēm) 		بلند شده باشید
(buland šudá bā́šēd) 		بلند شده باشند
(buland šudá bā́šand)
imperative بلند بشو
(buland bíšaw) 		بلند بشوید
(buland bíšawēd)
Conjugation of بلند شدن (buland šudán) (colloquial Kabuli)
infinitive بلند شدن
(buland šudán)
stem present بلند شه
(buland ša)
past بلند شد
(buland šud)
participle present بلند شنده
(buland šindá)
past بلند شده
(buland šudá)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist بلند شم
(buland šum) 		بلند شی
(buland šī) 		بلند شه
(buland ša) 		بلند شیم
(buland šēm) 		بلند شین
(buland šēn) 		بلند شن
(buland šan)
present (imperfect) بلند می‌شم
(buland mḗ-šum) 		بلند می‌شی
(buland mḗ-šī) 		بلند می‌شه
(buland mḗ-ša) 		بلند می‌شیم
(buland mḗ-šēm) 		بلند می‌شین
(buland mḗ-šēn) 		بلند می‌شن
(buland mḗ-šan)
present progressive ده آل بلند شدن استم
(da āl-i buland šudan astum) 		ده آل بلند شدن استی
(da āl-i buland šudan astī) 		ده آل بلند شدن است
(da āl-i buland šudan ast) 		ده آل بلند شدن استیم
(da āl-i buland šudan astēm) 		ده آل بلند شدن استین
(da āl-i buland šudan astēn) 		ده آل بلند شدن استن
(da āl-i buland šudan astan)
present perfect بلند شدم
(buland šudám) 		بلند شدی
(buland šudī́) 		بلند شداست
(buland šudást) 		بلند شدیم
(buland šudḗm) 		بلند شدین
(buland šudḗn) 		بلند شدن
(buland šudán)
past بلند شدم
(buland šúdum) 		بلند شدی
(buland šúdī) 		بلند شده
(buland šuda) 		بلند شدیم
(buland šúdēm) 		بلند شدین
(buland šúdēn) 		بلند شدن
(buland šúdan)
past (imperfect) بلند می‌شدم
(buland mḗ-šudum) 		بلند می‌شدی
(buland mḗ-šudī) 		بلند می‌شده
(buland mḗ-šuda) 		بلند می‌شدیم
(buland mḗ-šudēm) 		بلند می‌شدین
(buland mḗ-šudēn) 		بلند می‌شدن
(buland mḗ-šudan)
past progressive ده آل بلند شدن بودم
(da āl-i buland šudan būdum) 		ده آل بلند شدن بودی
(da āl-i buland šudan būdī) 		ده آل بلند شدن بود
(da āl-i buland šudan būd) 		ده آل بلند شدن بودیم
(da āl-i buland šudan būdēm) 		ده آل بلند شدن بودین
(da āl-i buland šudan būdēn) 		ده آل بلند شدن بودن
(da āl-i buland šudan būdan)
pluperfect بلند شده بودم
(buland šudá bū́dum) 		بلند شده بودی
(buland šudá bū́dī) 		بلند شده بوده
(buland šudá būda) 		بلند شده بودیم
(buland šudá bū́dēm) 		بلند شده بودین
(buland šudá bū́dēn) 		بلند شده بودن
(buland šudá bū́dan)
future بلند خوایم شد
(buland xāyyúm šud) 		بلند خوایی شد
(buland xāyyī́ šud) 		بلند خوایه شد
(buland xāyyá šud) 		بلند خواییم شد
(buland xāyyḗm šud) 		بلند خوایین شد
(buland xāyyḗn šud) 		بلند خواین شد
(buland xāyyán šud)
subjunctive present بلند بشم
(buland búšum) 		بلند بشی
(buland búšī) 		بلند بشه
(buland búša) 		بلند بشیم
(buland búšēm) 		بلند بشین
(buland búšēn) 		بلند بشن
(buland búšan)
past بلند شده باشم
(buland šudá bā́šam) 		بلند شده باشی
(buland šudá bā́šī) 		بلند شده باشه
(buland šudá bā́ša) 		بلند شده باشیم
(buland šudá bā́šēm) 		بلند شده باشین
(buland šudá bā́šēn) 		بلند شده باشن
(buland šudá bā́šan)
imperative بلند بشو
(buland búšu) 		بلند بشین
(buland búšēn)
Wikious
Boobota
Sagapedia