توصیه کردن

Hello, you have come here looking for the meaning of the word توصیه کردن. In DICTIOUS you will not only get to know all the dictionary meanings for the word توصیه کردن, but we will also tell you about its etymology, its characteristics and you will know how to say توصیه کردن in singular and plural. Everything you need to know about the word توصیه کردن you have here. The definition of the word توصیه کردن will help you to be more precise and correct when speaking or writing your texts. Knowing the definition ofتوصیه کردن, as well as those of other words, enriches your vocabulary and provides you with more and better linguistic resources.

Persian

Verb

توصیه کردن • (towsiye kardan)

  1. to recommend

Conjugation

Conjugation of توصیه کردن (towsiye kardán) (literary Iranian Persian)
infinitive توصیه کردن
(towsiye kardán)
stem present توصیه کن
(towsiye kon)
past توصیه کرد
(towsiye kard)
participle present توصیه کننده
(towsiye konandé)
past توصیه کرده
(towsiye kardé)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist توصیه کنم
(towsiye kónam) 		توصیه کنی
(towsiye kóni) 		توصیه کند
(towsiye kónad) 		توصیه کنیم
(towsiye kónim) 		توصیه کنید
(towsiye kónid) 		توصیه کنند
(towsiye kónand)
present (imperfect) توصیه می‌کنم
(towsiye mí-konam) 		توصیه می‌کنی
(towsiye mí-koni) 		توصیه می‌کند
(towsiye mí-konad) 		توصیه می‌کنیم
(towsiye mí-konim) 		توصیه می‌کنید
(towsiye mí-konid) 		توصیه می‌کنند
(towsiye mí-konand)
present progressive دارم توصیه می‌کنم
(dấram towsiye mí-konam) 		داری توصیه می‌کنی
(dấri towsiye mí-koni) 		دارد توصیه می‌کند
(dấrad towsiye mí-konad) 		داریم توصیه می‌کنیم
(dấrim towsiye mí-konim) 		دارید توصیه می‌کنید
(dấrid towsiye mí-konid) 		دارند توصیه می‌کنند
(dấrand towsiye mí-konand)
present perfect توصیه کرده‌ام
(towsiye kardé-am) 		توصیه کرده‌ای
(towsiye kardé-i) 		توصیه کرده است
(towsiye kardé ast) 		توصیه کرده‌ایم
(towsiye kardé-im) 		توصیه کرده‌اید
(towsiye kardé-id) 		توصیه کرده‌اند
(towsiye kardé-and)
past توصیه کردم
(towsiye kárdam) 		توصیه کردی
(towsiye kárdi) 		توصیه کرد
(towsiye kard) 		توصیه کردیم
(towsiye kárdim) 		توصیه کردید
(towsiye kárdid) 		توصیه کردند
(towsiye kárdand)
past (imperfect) توصیه می‌کردم
(towsiye mí-kardam) 		توصیه می‌کردی
(towsiye mí-kardi) 		توصیه می‌کرد
(towsiye mí-kard) 		توصیه می‌کردیم
(towsiye mí-kardim) 		توصیه می‌کردید
(towsiye mí-kardid) 		توصیه می‌کردند
(towsiye mí-kardand)
past progressive داشتم توصیه می‌کردم
(dấštam towsiye mí-kardam) 		داشتی توصیه می‌کردی
(dấšti towsiye mí-kardi) 		داشت توصیه می‌کرد
(dâšt towsiye mí-kard) 		داشتیم توصیه می‌کردیم
(dấštim towsiye mí-kardim) 		داشتید توصیه می‌کردید
(dấštid towsiye mí-kardid) 		داشتند توصیه می‌کردند
(dấštand towsiye mí-kardand)
pluperfect توصیه کرده بودم
(towsiye kardé búdam) 		توصیه کرده بودی
(towsiye kardé búdi) 		توصیه کرده بود
(towsiye kardé bud) 		توصیه کرده بودیم
(towsiye kardé búdim) 		توصیه کرده بودید
(towsiye kardé búdid) 		توصیه کرده بودند
(towsiye kardé búdand)
future توصیه خواهم کرد
(towsiye xâhám kard) 		توصیه خواهی کرد
(towsiye xâhí kard) 		توصیه خواهد کرد
(towsiye xâhád kard) 		توصیه خواهیم کرد
(towsiye xâhím kard) 		توصیه خواهید کرد
(towsiye xâhíd kard) 		توصیه خواهند کرد
(towsiye xâhánd kard)
subjunctive present توصیه کنم
(towsiye konam) 		توصیه کنی
(towsiye koni) 		توصیه کند
(towsiye konad) 		توصیه کنیم
(towsiye konim) 		توصیه کنید
(towsiye konid) 		توصیه کنند
(towsiye konand)
past توصیه کرده باشم
(towsiye kardé bấšam) 		توصیه کرده باشی
(towsiye kardé bấši) 		توصیه کرده باشد
(towsiye kardé bấšad) 		توصیه کرده باشیم
(towsiye kardé bấšim) 		توصیه کرده باشید
(towsiye kardé bấšid) 		توصیه کرده باشند
(towsiye kardé bấšand)
imperative توصیه کن
(towsiye kon) 		توصیه کنید
(towsiye konid)
Conjugation of توصیه کردن (towsiye kardán) (colloquial Tehrani)
infinitive توصیه کردن
(towsiye kardán)
stem present توصیه کن
(towsiye kon)
past توصیه کرد
(towsiye kard)
participle present توصیه کننده
(towsiye konandé)
past توصیه کرده
(towsiye kardé)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist توصیه کنم
(towsiye kónam) 		توصیه کنی
(towsiye kóni) 		توصیه کنه
(towsiye kóne) 		توصیه کنیم
(towsiye kónim) 		توصیه کنین
(towsiye kónin) 		توصیه کنن
(towsiye kónan)
present (imperfect) توصیه می‌کنم
(towsiye mí-konam) 		توصیه می‌کنی
(towsiye mí-koni) 		توصیه می‌کنه
(towsiye mí-kone) 		توصیه می‌کنیم
(towsiye mí-konim) 		توصیه می‌کنین
(towsiye mí-konin) 		توصیه می‌کنن
(towsiye mí-konan)
present progressive دارم توصیه می‌کنم
(dấram towsiye mí-konam) 		داری توصیه می‌کنی
(dấri towsiye mí-koni) 		داره توصیه می‌کنه
(dấre towsiye mí-kone) 		داریم توصیه می‌کنیم
(dấrim towsiye mí-konim) 		دارین توصیه می‌کنین
(dấrin towsiye mí-konin) 		دارن توصیه می‌کنن
(dấran towsiye mí-konan)
present perfect توصیه کرده‌ام
(towsiye kardám) 		توصیه کرده‌ای
(towsiye kardí) 		توصیه کرده
(towsiye kardé) 		توصیه کرده‌ایم
(towsiye kardím) 		توصیه کرده‌این
(towsiye kardín) 		توصیه کرده‌ان
(towsiye kardán)
past توصیه کردم
(towsiye kárdam) 		توصیه کردی
(towsiye kárdi) 		توصیه کرد
(towsiye kárd) 		توصیه کردیم
(towsiye kárdim) 		توصیه کردین
(towsiye kárdin) 		توصیه کردن
(towsiye kárdan)
past (imperfect) توصیه می‌کردم
(towsiye mí-kardam) 		توصیه می‌کردی
(towsiye mí-kardi) 		توصیه می‌کرد
(towsiye mí-kard) 		توصیه می‌کردیم
(towsiye mí-kardim) 		توصیه می‌کردین
(towsiye mí-kardin) 		توصیه می‌کردن
(towsiye mí-kardan)
past progressive داشتم توصیه می‌کردم
(dấštam towsiye mí-kardam) 		داشتی توصیه می‌کردی
(dấšti towsiye mí-kardi) 		داشت توصیه می‌کرد
(dấšt towsiye mí-kard) 		داشتیم توصیه می‌کردیم
(dấštim towsiye mí-kardim) 		داشتین توصیه می‌کردین
(dấštin towsiye mí-kardin) 		داشتن توصیه می‌کردن
(dấštan towsiye mí-kardan)
pluperfect توصیه کرده بودم
(towsiye kardé búdam) 		توصیه کرده بودی
(towsiye kardé búdi) 		توصیه کرده بود
(towsiye kardé bud) 		توصیه کرده بودیم
(towsiye kardé búdim) 		توصیه کرده بودین
(towsiye kardé búdin) 		توصیه کرده بودن
(towsiye kardé búdan)
subjunctive present توصیه کنم
(towsiye konam) 		توصیه کنی
(towsiye koni) 		توصیه کنه
(towsiye kone) 		توصیه کنیم
(towsiye konim) 		توصیه کنین
(towsiye konin) 		توصیه کنن
(towsiye konan)
past توصیه کرده باشم
(towsiye kardé bấšam) 		توصیه کرده باشی
(towsiye kardé bấši) 		توصیه کرده باشه
(towsiye kardé bấše) 		توصیه کرده باشیم
(towsiye kardé bấšim) 		توصیه کرده باشین
(towsiye kardé bấšin) 		توصیه کرده باشن
(towsiye kardé bấšan)
imperative توصیه کن
(towsiye kon) 		توصیه کنین
(towsiye konin)
Wikious
Boobota
Sagapedia