رشد کردن

Hello, you have come here looking for the meaning of the word رشد کردن. In DICTIOUS you will not only get to know all the dictionary meanings for the word رشد کردن, but we will also tell you about its etymology, its characteristics and you will know how to say رشد کردن in singular and plural. Everything you need to know about the word رشد کردن you have here. The definition of the word رشد کردن will help you to be more precise and correct when speaking or writing your texts. Knowing the definition ofرشد کردن, as well as those of other words, enriches your vocabulary and provides you with more and better linguistic resources.

Persian

Verb

رشد کردن • (rošd kardan)

  1. to grow

Conjugation

Conjugation of رشد کردن (rošd kardán) (literary Iranian Persian)
infinitive رشد کردن
(rošd kardán)
stem present رشد کن
(rošd kon)
past رشد کرد
(rošd kard)
participle present رشد کننده
(rošd konandé)
past رشد کرده
(rošd kardé)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist رشد کنم
(rošd kónam) 		رشد کنی
(rošd kóni) 		رشد کند
(rošd kónad) 		رشد کنیم
(rošd kónim) 		رشد کنید
(rošd kónid) 		رشد کنند
(rošd kónand)
present (imperfect) رشد می‌کنم
(rošd mí-konam) 		رشد می‌کنی
(rošd mí-koni) 		رشد می‌کند
(rošd mí-konad) 		رشد می‌کنیم
(rošd mí-konim) 		رشد می‌کنید
(rošd mí-konid) 		رشد می‌کنند
(rošd mí-konand)
present progressive دارم رشد می‌کنم
(dấram rošd mí-konam) 		داری رشد می‌کنی
(dấri rošd mí-koni) 		دارد رشد می‌کند
(dấrad rošd mí-konad) 		داریم رشد می‌کنیم
(dấrim rošd mí-konim) 		دارید رشد می‌کنید
(dấrid rošd mí-konid) 		دارند رشد می‌کنند
(dấrand rošd mí-konand)
present perfect رشد کرده‌ام
(rošd kardé-am) 		رشد کرده‌ای
(rošd kardé-i) 		رشد کرده است
(rošd kardé ast) 		رشد کرده‌ایم
(rošd kardé-im) 		رشد کرده‌اید
(rošd kardé-id) 		رشد کرده‌اند
(rošd kardé-and)
past رشد کردم
(rošd kárdam) 		رشد کردی
(rošd kárdi) 		رشد کرد
(rošd kard) 		رشد کردیم
(rošd kárdim) 		رشد کردید
(rošd kárdid) 		رشد کردند
(rošd kárdand)
past (imperfect) رشد می‌کردم
(rošd mí-kardam) 		رشد می‌کردی
(rošd mí-kardi) 		رشد می‌کرد
(rošd mí-kard) 		رشد می‌کردیم
(rošd mí-kardim) 		رشد می‌کردید
(rošd mí-kardid) 		رشد می‌کردند
(rošd mí-kardand)
past progressive داشتم رشد می‌کردم
(dấštam rošd mí-kardam) 		داشتی رشد می‌کردی
(dấšti rošd mí-kardi) 		داشت رشد می‌کرد
(dâšt rošd mí-kard) 		داشتیم رشد می‌کردیم
(dấštim rošd mí-kardim) 		داشتید رشد می‌کردید
(dấštid rošd mí-kardid) 		داشتند رشد می‌کردند
(dấštand rošd mí-kardand)
pluperfect رشد کرده بودم
(rošd kardé búdam) 		رشد کرده بودی
(rošd kardé búdi) 		رشد کرده بود
(rošd kardé bud) 		رشد کرده بودیم
(rošd kardé búdim) 		رشد کرده بودید
(rošd kardé búdid) 		رشد کرده بودند
(rošd kardé búdand)
future رشد خواهم کرد
(rošd xâhám kard) 		رشد خواهی کرد
(rošd xâhí kard) 		رشد خواهد کرد
(rošd xâhád kard) 		رشد خواهیم کرد
(rošd xâhím kard) 		رشد خواهید کرد
(rošd xâhíd kard) 		رشد خواهند کرد
(rošd xâhánd kard)
subjunctive present رشد کنم
(rošd konam) 		رشد کنی
(rošd koni) 		رشد کند
(rošd konad) 		رشد کنیم
(rošd konim) 		رشد کنید
(rošd konid) 		رشد کنند
(rošd konand)
past رشد کرده باشم
(rošd kardé bấšam) 		رشد کرده باشی
(rošd kardé bấši) 		رشد کرده باشد
(rošd kardé bấšad) 		رشد کرده باشیم
(rošd kardé bấšim) 		رشد کرده باشید
(rošd kardé bấšid) 		رشد کرده باشند
(rošd kardé bấšand)
imperative رشد کن
(rošd kon) 		رشد کنید
(rošd konid)
Conjugation of رشد کردن (rošd kardán) (colloquial Tehrani)
infinitive رشد کردن
(rošd kardán)
stem present رشد کن
(rošd kon)
past رشد کرد
(rošd kard)
participle present رشد کننده
(rošd konandé)
past رشد کرده
(rošd kardé)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist رشد کنم
(rošd kónam) 		رشد کنی
(rošd kóni) 		رشد کنه
(rošd kóne) 		رشد کنیم
(rošd kónim) 		رشد کنین
(rošd kónin) 		رشد کنن
(rošd kónan)
present (imperfect) رشد می‌کنم
(rošd mí-konam) 		رشد می‌کنی
(rošd mí-koni) 		رشد می‌کنه
(rošd mí-kone) 		رشد می‌کنیم
(rošd mí-konim) 		رشد می‌کنین
(rošd mí-konin) 		رشد می‌کنن
(rošd mí-konan)
present progressive دارم رشد می‌کنم
(dấram rošd mí-konam) 		داری رشد می‌کنی
(dấri rošd mí-koni) 		داره رشد می‌کنه
(dấre rošd mí-kone) 		داریم رشد می‌کنیم
(dấrim rošd mí-konim) 		دارین رشد می‌کنین
(dấrin rošd mí-konin) 		دارن رشد می‌کنن
(dấran rošd mí-konan)
present perfect رشد کرده‌ام
(rošd kardám) 		رشد کرده‌ای
(rošd kardí) 		رشد کرده
(rošd kardé) 		رشد کرده‌ایم
(rošd kardím) 		رشد کرده‌این
(rošd kardín) 		رشد کرده‌ان
(rošd kardán)
past رشد کردم
(rošd kárdam) 		رشد کردی
(rošd kárdi) 		رشد کرد
(rošd kárd) 		رشد کردیم
(rošd kárdim) 		رشد کردین
(rošd kárdin) 		رشد کردن
(rošd kárdan)
past (imperfect) رشد می‌کردم
(rošd mí-kardam) 		رشد می‌کردی
(rošd mí-kardi) 		رشد می‌کرد
(rošd mí-kard) 		رشد می‌کردیم
(rošd mí-kardim) 		رشد می‌کردین
(rošd mí-kardin) 		رشد می‌کردن
(rošd mí-kardan)
past progressive داشتم رشد می‌کردم
(dấštam rošd mí-kardam) 		داشتی رشد می‌کردی
(dấšti rošd mí-kardi) 		داشت رشد می‌کرد
(dấšt rošd mí-kard) 		داشتیم رشد می‌کردیم
(dấštim rošd mí-kardim) 		داشتین رشد می‌کردین
(dấštin rošd mí-kardin) 		داشتن رشد می‌کردن
(dấštan rošd mí-kardan)
pluperfect رشد کرده بودم
(rošd kardé búdam) 		رشد کرده بودی
(rošd kardé búdi) 		رشد کرده بود
(rošd kardé bud) 		رشد کرده بودیم
(rošd kardé búdim) 		رشد کرده بودین
(rošd kardé búdin) 		رشد کرده بودن
(rošd kardé búdan)
subjunctive present رشد کنم
(rošd konam) 		رشد کنی
(rošd koni) 		رشد کنه
(rošd kone) 		رشد کنیم
(rošd konim) 		رشد کنین
(rošd konin) 		رشد کنن
(rošd konan)
past رشد کرده باشم
(rošd kardé bấšam) 		رشد کرده باشی
(rošd kardé bấši) 		رشد کرده باشه
(rošd kardé bấše) 		رشد کرده باشیم
(rošd kardé bấšim) 		رشد کرده باشین
(rošd kardé bấšin) 		رشد کرده باشن
(rošd kardé bấšan)
imperative رشد کن
(rošd kon) 		رشد کنین
(rošd konin)
Conjugation of رشد کردن (rušd kardán) (literary Dari Persian)
infinitive رشد کردن
(rušd kardán)
stem present رشد کن
(rušd kun)
past رشد کرد
(rušd kard)
participle present رشد کننده
(rušd kunindá)
past رشد کرده
(rušd kardá)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist رشد کنم
(rušd kúnam) 		رشد کنی
(rušd kúnī) 		رشد کند
(rušd kúnad) 		رشد کنیم
(rušd kúnēm) 		رشد کنید
(rušd kúnēd) 		رشد کنند
(rušd kúnand)
present (imperfect) رشد می‌کنم
(rušd mḗ-kunam) 		رشد می‌کنی
(rušd mḗ-kunī) 		رشد می‌کند
(rušd mḗ-kunad) 		رشد می‌کنیم
(rušd mḗ-kunēm) 		رشد می‌کنید
(rušd mḗ-kunēd) 		رشد می‌کنند
(rušd mḗ-kunand)
present progressive دارم رشد می‌کنم
(dā́ram rušd mḗ-kunam) 		داری رشد می‌کنی
(dā́rī rušd mḗ-kunī) 		دارد رشد می‌کند
(dā́rad rušd mḗ-kunad) 		داریم رشد می‌کنیم
(dā́rēm rušd mḗ-kunēm) 		دارید رشد می‌کنید
(dā́rēd rušd mḗ-kunēd) 		دارند رشد می‌کنند
(dā́rand rušd mḗ-kunand)
present perfect رشد کرده‌ام
(rušd kardá-am) 		رشد کرده‌ای
(rušd kardá-ī) 		رشد کرده است
(rušd kardá ast) 		رشد کرده‌ایم
(rušd kardá-ēm) 		رشد کرده‌اید
(rušd kardá-ēd) 		رشد کرده‌اند
(rušd kardá-and)
past رشد کردم
(rušd kárdam) 		رشد کردی
(rušd kárdī) 		رشد کرد
(rušd kard) 		رشد کردیم
(rušd kárdēm) 		رشد کردید
(rušd kárdēd) 		رشد کردند
(rušd kárdand)
past (imperfect) رشد می‌کردم
(rušd mḗ-kardam) 		رشد می‌کردی
(rušd mḗ-kardī) 		رشد می‌کرد
(rušd mḗ-kard) 		رشد می‌کردیم
(rušd mḗ-kardēm) 		رشد می‌کردید
(rušd mḗ-kardēd) 		رشد می‌کردند
(rušd mḗ-kardand)
past progressive داشتم رشد می‌کردم
(dā́štam rušd mḗ-kardam) 		داشتی رشد می‌کردی
(dā́štī rušd mḗ-kardī) 		داشت رشد می‌کرد
(dā́št rušd mḗ-kard) 		داشتیم رشد می‌کردیم
(dā́štēm rušd mḗ-kardēm) 		داشتید رشد می‌کردید
(dā́štēd rušd mḗ-kardēd) 		داشتند رشد می‌کردند
(dā́štand rušd mḗ-kardand)
pluperfect رشد کرده بودم
(rušd kardá bū́dam) 		رشد کرده بودی
(rušd kardá bū́dī) 		رشد کرده بود
(rušd kardá būd) 		رشد کرده بودیم
(rušd kardá bū́dēm) 		رشد کرده بودید
(rušd kardá bū́dēd) 		رشد کرده بودند
(rušd kardá bū́dand)
future رشد خواهم کرد
(rušd xāhám kard) 		رشد خواهی کرد
(rušd xāhī́ kard) 		رشد خواهد کرد
(rušd xāhád kard) 		رشد خواهیم کرد
(rušd xāhḗm kard) 		رشد خواهید کرد
(rušd xāhḗd kard) 		رشد خواهند کرد
(rušd xāhánd kard)
subjunctive present رشد کنم
(rušd kunam) 		رشد کنی
(rušd kunī) 		رشد کند
(rušd kunad) 		رشد کنیم
(rušd kunēm) 		رشد کنید
(rušd kunēd) 		رشد کنند
(rušd kunand)
past رشد کرده باشم
(rušd kardá bā́šam) 		رشد کرده باشی
(rušd kardá bā́šī) 		رشد کرده باشد
(rušd kardá bā́šad) 		رشد کرده باشیم
(rušd kardá bā́šēm) 		رشد کرده باشید
(rušd kardá bā́šēd) 		رشد کرده باشند
(rušd kardá bā́šand)
imperative رشد کن
(rušd kun) 		رشد کنید
(rušd kunēd)
Conjugation of رشد کدن (rušd kadán) (colloquial Kabuli)
infinitive رشد کدن
(rušd kadán)
stem present رشد کو
(rušd ku)
past رشد کد
(rušd kad)
participle present رشد کننده
(rušd kunindá)
past رشد کده
(rušd kadá)
singular plural
1st person 2nd person 3rd person 1st person 2nd person 3rd person
indicative aorist رشد کنم
(rušd kúnum) 		رشد کنی
(rušd kúnī) 		رشد کنه
(rušd kúna) 		رشد کنیم
(rušd kúnēm) 		رشد کنین
(rušd kúnēn) 		رشد کنن
(rušd kúnan)
present (imperfect) رشد می‌کنم
(rušd mḗ-kunum) 		رشد می‌کنی
(rušd mḗ-kunī) 		رشد می‌کنه
(rušd mḗ-kuna) 		رشد می‌کنیم
(rušd mḗ-kunēm) 		رشد می‌کنین
(rušd mḗ-kunēn) 		رشد می‌کنن
(rušd mḗ-kunan)
present progressive دارم رشد می‌کنم
(dā́ram rušd mḗ-kunum) 		داری رشد می‌کنی
(dā́rī rušd mḗ-kunī) 		داره رشد می‌کنه
(dā́ra rušd mḗ-kuna) 		داریم رشد می‌کنیم
(dā́rēm rušd mḗ-kunēm) 		دارین رشد می‌کنین
(dā́rēn rušd mḗ-kunēn) 		دارن رشد می‌کنن
(dā́ran rušd mḗ-kunan)
present perfect رشد کدم
(rušd kadám) 		رشد کدی
(rušd kadī́) 		رشد کداست
(rušd kadást) 		رشد کدیم
(rušd kadḗm) 		رشد کدین
(rušd kadḗn) 		رشد کدن
(rušd kadán)
past رشد کدم
(rušd kádum) 		رشد کدی
(rušd kádī) 		رشد کده
(rušd kad) 		رشد کدیم
(rušd kádēm) 		رشد کدین
(rušd kádēn) 		رشد کدن
(rušd kádan)
past (imperfect) رشد می‌کدم
(rušd mḗ-kadum) 		رشد می‌کدی
(rušd mḗ-kadī) 		رشد می‌کده
(rušd mḗ-kada) 		رشد می‌کدیم
(rušd mḗ-kadēm) 		رشد می‌کدین
(rušd mḗ-kadēn) 		رشد می‌کدن
(rušd mḗ-kadan)
past progressive داشتم رشد می‌کدم
(dā́štam rušd mḗ-kadum) 		داشتی رشد می‌کدی
(dā́štī rušd mḗ-kadī) 		داشته رشد می‌کده
(dā́šta rušd mḗ-kada) 		داشتیم رشد می‌کدیم
(dā́štēm rušd mḗ-kadēm) 		داشتین رشد می‌کدین
(dā́štēd rušd mḗ-kadē) 		داشتن رشد می‌کدن
(dā́štand rušd mḗ-kadan)
pluperfect رشد کده بودم
(rušd kadá bū́dum) 		رشد کده بودی
(rušd kadá bū́dī) 		رشد کده بوده
(rušd kadá būda) 		رشد کده بودیم
(rušd kadá bū́dēm) 		رشد کده بودین
(rušd kadá bū́dēn) 		رشد کده بودن
(rušd kadá bū́dan)
future رشد خوایم کد
(rušd xāyyúm kad) 		رشد خوایی کد
(rušd xāyyī́ kad) 		رشد خوایه کد
(rušd xāyyá kad) 		رشد خواییم کد
(rušd xāyyḗm kad) 		رشد خوایین کد
(rušd xāyyḗn kad) 		رشد خواین کد
(rušd xāyyán kad)
subjunctive present رشد کنم
(rušd kunum) 		رشد کنی
(rušd kunī) 		رشد کنه
(rušd kuna) 		رشد کنیم
(rušd kunēm) 		رشد کنین
(rušd kunēn) 		رشد کنن
(rušd kunan)
past رشد کده باشم
(rušd kadá bā́šam) 		رشد کده باشی
(rušd kadá bā́šī) 		رشد کده باشه
(rušd kadá bā́ša) 		رشد کده باشیم
(rušd kadá bā́šēm) 		رشد کده باشین
(rušd kadá bā́šēn) 		رشد کده باشن
(rušd kadá bā́šan)
imperative رشد کو
(rušd ku) 		رشد کنین
(rušd kunēn)
Wikious
Boobota
Sagapedia